تبیان، دستیار زندگی
دنیای کودکان دنیای جالبی است، شاید مثل دنیای عمل و عکس العمل، درست مثل زمانی که در مقابل یک کوه فریاد می زنیم و صدایمان انعکاس می یابد!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زینب عشقی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا پدر خوبی خواهید ماند؟

دنیای کودکان دنیای جالبی است، شاید مثل دنیای عمل و عکس العمل، درست مثل زمانی که در مقابل یک کوه فریاد می زنیم و صدایمان انعکاس می یابد!

زینب عشقی-بخش خانواده ایرانی تبیان
پدر و فرزند

کودکان ما، همان هایی که کلی برایشان زحمت کشیده ایم، شب بیداری ها، مهمانی نرفتن ها، هزینه ها و خلاصه کوچولوهایی که تمام عشق و وجود ما هستند، مثل نهال هایی اند که خودمان آنها را می کاریم و آب و کود می دهیم و با هزاران امید و انتظار به جا و شاید نابه جا،بزرگ شدنشان، قد کشیدنشان را می بینیم، بعضی وقت ها رفتارهایی از آنها می بینیم که ممکن است، سرد و ناراحت شویم و از خودمان می پرسیم که این رفتار و یا این گفته را از کجا یاد گرفته اند؟ از مهدهای کودک؟ از مدرسه؟ از تلویزیون؟ یا از کودک همسایه؟ اما شاید بعضی اوقات بد نباشد که یک سوزن به خودمان بزنیم و یک جوالدوز به دیگران!
به گفته کارشناسان بیشتر رفتارهای کودک از خانواده و محیط خانه شکل می گیرد و آنهم در هفت سال اول! پس شاید این اشتباهات رفتاری ماست که خواسته یا ناخواسته، نهالمان را کج می کند و درخت آرزوهایمان به بار نمی نشیند.

یک دیالوگ آشنا بین پدر و پسر

پسر باید یاد بگیرد که محبت پدر و مادر، محبتی نیست که با پول بتوان آن را نشان داد، زحمت هایی که والدین یک کودک برای او می کشند، نشان الهی دارد

-پسرم برو عقب ماشین بشین، جلو خطرناکه!
-نمی خوام، می خوام جلو بشینم.
-نه عزیزم، برو عقب، باریکلا
-نه
-اِ، مگه نمیگم عقب(پدر عصبانی  می شود و با زور او را به عقب ماشین می فرستد)
-نمی خوام برم(گریه پسر) من اصلا تو رو دوست ندارم، بابای بد! برو دیگه دوستت ندارم
-بابا رو دوست نداری؟(نرم شدن پدر) من که برات اسباب بازی(مثلا یک تفنگ بزرگ) خریدم! منو دوست نداری؟ دیگه برات نمی خرم!
-نه بابا، بازم بخر، دوستت دارم!
در این گفتگوی آشنا که احتمالا در تمام خانواده ها، اتفاق افتاده است، پدر به جای اقتدار مهربانانه و اِعمال قانون و صحبت با پسرش، قوه ی قهریه خود را به کار می بندد و با زور و شاید هم کتک، او را به عقب ماشین می فرستد!
پس در اینجا، پسر قصه ما چند چیز را غیر مستقیم یاد می گیرد، اول آن که کسی که زورش بیشتر است، قوی تر است و حرف، حرف اوست، پس اگر در بزرگسالی به جای درس و مدرسه، به سراغ پرورش اندام و ...رفت و معیار هایش به جای علم و فرهنگ، زور بازو شد، این موضوعی است که خودتان به او آموزش دادید!

اینجا که جنگل نیست

شاید بگویید این واقعیت جامعه ماست، کسانی که زور بازوی بیشتری دارند، حرفشان بیشتر خوانده می شود، اما در پاسخ باید گفت شاید واقعیت باشد، اما حقیقت چیز دیگری است، اینجا که جنگل نیست که هرکس زور بیشتری داشته باشد، موفق تر باشد، مثل خرس و یا شیر، در ثانی اگر هم کسی زور بازوی خوبی داشته باشد، حقیقت این است که مثل پهلوانان گذشته در خدمت مردم باشد، نه این که با قدرت خویش، به دیگران زور و ناحق بگوید!

بیشتر رفتارهای کودک از خانواده و محیط خانه شکل می گیرد و آنهم در هفت سال اول! پس شاید این اشتباهات رفتاری ماست که خواسته یا ناخواسته، نهالمان را کج می کند

دومین چیزی که پدر به پسرش یاد داد این بود که نشان محبتش، خرید تفنگ برای پسرش است، پس پدر خوب پدری است که برای پسرش اسباب بازی بخرد، این موضوع دو بعد دارد، اول آن که پسر باید یاد بگیرد که محبت پدر و مادر، محبتی نیست که با پول بتوان آن را نشان داد، زحمت هایی که والدین یک کودک برای او می کشند، نشان الهی دارد. فرزند باید با تمام وجود از آنها سپاسگذار باشد، پس ثروت در اینجا عامل تعیین کننده نیست، چنین نیست که پدر و مادر ثروتمند، فرزند خود را بیشتر دوست داشته باشند. چنین نیست که همکلاسی او که چند عدد کیف و کفش دارد و لباس های قشنگ تری می پوشد، والدین بهتری دارد. الان که فرزند شما کوچک است، خواسته هایی به اندازه سن خود و کوچک دارد، مثلا ماشین می خواهد و آبنبات، در ده سالگی چه می خواهد؟ موبایل و تبلت؟ در بیست سالگی چه می خواهد؟ ماشین پورشه و خانه مجردی؟ خواسته های بچه ها با افزایش سن آنها، بزرگ می شود، آیا از پس خواسته های بزرگ آنها برمی آیید؟خودتان به او یاد دادید که پدر خوب پدری است که هر چه فرزندش بخواهد را برایش می خرد! پس اگر کماکان برایش بخرید، خوب باقی می مانید و اگر تمکن مالی نداشته باشید و یا اجازه انجام کاری به او ندهید، پدر خوبی نخواهید بود!



مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.