تبیان، دستیار زندگی

همسرتان را نزد بچه ها “آدم بده” نکنید

این صحنه ای است که شاید در هر کوچه و خیابانی ببینید: رهام کوچولو به پدرش التماس می کند برای او بستنی بخرد و پدرش به او می گوید: “عزیزم واقعا متاسفم، نمی توانم به تو بستنی بدهم چون مادرت اجازه نمی دهد”.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
کودک، همسر، زن، خانواده
لحن او بیانگر این مطلب است که واقعا دلش می خواهد به بچه بستنی بدهد، اما مجبور است از زنش تبعیت کند، غافل از اینکه بهای جانبداری از دخترش را، همسر و زندگی مشترکش می پردازد. گاهی هم واضح تر می گوید: باشد این هم بستنی، اما به مامان نگو چون از دستم عصبانی می شود.

اشکالی ندارد رهام کوچولو بداند که مادرش نسبت به مصرف شکر، بیشتر از پدرش حساسیت دارد. موافقت پدر برای رعایت قوانین مادر که گویا به آن معتقد است، اقدامی گروهی محسوب می شود. اما وقتی کسی با قانون موافقت کرد باید بدون آنکه همسر خود را آدم بده جلوه دهد، از دادن بستنی به فرزندش اجتناب کند.

وقتی نمی توانید از قوانین همسرتان پیروی کنید

چنانچه پدر قادر نیست از قوانین مادر پیروی کند، باید در این باره با همسرش صحبت کند. شاید مکالمه را چنین آغاز کند:  وقتی من و رهام بیرون هستیم اجرای قانون نخوردن بستنی قبل از شام برایم کمی دشوار می شود. دلم می خواهد برایش بستنی بخرم و به کمی انعطاف تو در اجرای قوانین نیاز دارم، گو اینکه اصل قانون را هر دو طرف رعایت خواهیم کرد. بر عهده ماست هر جا برای مان مقدور است در رعایت قوانین با همسر خود همکاری کنیم، نه آنکه جانب فرزندانمان را بگیریم و وانمود کنیم در مقابل همسر مستبدمان ناتوان هستیم. حتی اگر همسرمان نسبت به قانون خاصی بیش از ما حساسیت دارد.

وقتی موافقت می کنیم از آن پیروی کنیم، تصمیم را از آن خود بدانیم نه آنکه سعی کنیم فرزندان خود را به طور سربسته یاعلنی تشویق کنیم نا رضایتی شان را از چشم همسرمان ببیند.

مراقب مثلث جانبداری از فرزندان به هزینه همسران باشید. شاید موضوع، درخواست دختر چند ساله باشد که دلش بستنی می خواهد، یا بازگشت مجدد فرزند سی و پنج ساله شما به خانه. “من حرفی ندارم اما  مادرت موافق نیست که تو به این خانه نقل مکان کنی.” وقتی با همسر خود موافق نیستید، موضوع را بازنگری و افکار خود را منعکس کنید : “من ملاحظات تو را در مورد نقل مکان بدون خبر پسرمان را درک می کنم اما از راه ندادن او به خانه احساس خوبی ندارم و ….”

در حد متعارف مساعدت به خرج دهید تا فرزندتان شما را به چشم فردی مستاصل که اسیر همسر سحت گیری است نبیند.
با اینکه وسوسه سپردن بار مسئولیت به همسرتان  در شما وجود دارد، تاوان چنین وسوسه ای به ازدواج و روابط شما و فرزندتان تحمیل می شود و همسر شما را در هنگام اخذ تصمیمات سخت تنها می گذارد و رنجش ایجاد می کند. حتی اگر در کوتاه مدت در چشم فرزندتان عزیز شوید، در واقع به آنها نشان داده اید که قادر نیستید مانند بزرگسالان رفتار کنید. در نتیجه یا احترام آنها را نسبت به خود از دست می دهید یا برای شان الگویی می شوید که به نفع شان نیست.
منبع : نیک همراه
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.