• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3839
تعداد نظرات : 784
زمان آخرین مطلب : 4398روز قبل
نجوم
مهر: سال 89 شاهد رویدادها و اکتشافات نجومی بیشماری بود که ستاره شناسان با استفاده از پیشرفته ترین تجهیزات و دستگاههای رصدگر به این نتایج مهم که می توانند بشر را بیش از گذشته به کشف رازهای کیهان سوق دهند، دست یافتند.به گزارش مهر، دنیای نجوم در سال گذشته مملو از خبرهای مهم مربوط به تازه ترین اکتشافات در انتهایی ترین مرزهای جهان بود. در این سال تئوریهای جدیدی در خصوص آغاز جهان ارائه و دانشمندان موفق شدند دورترین کهکشانها را که تنها چند صد میلیون سال پس از بیگ بنگ به دنیا آمده اند رصد کنند.
همچنین اجرام آسمانی کشف شدند که اشکالی دیدنی دارند از جمله آنها می توان به کهکشانی به شکل حرف S و سیاه چاله ای به شکل "چشم سایرون" در ارباب حلقه ها اشاره کرد.
رصد دورترین کهکشان جهان
در سال 89 گروهی از محققان دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه لیدا در هلند با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده توسط دوربین WFC3تلسکوپ فضایی هابل موفق شدند تششعات مرتبط با تغییر و تحولات شدیدی که در کهکشانها در دوره زمانی بین 480 تا 650 میلیون سال پس از بیگ بنگ رخ داده است را جمع آوری کنند.
قرار گرفتن کهکشانی در فاصله 13.2 میلیارد سال نوری از زمین به این معنی است که این کهکشان زمانی متولد شده است که تنها 480 میلیون سال از بیگ بنگ و تشکیل جهان گذشته بود.
کهکشانی به شکل حرف S
بیش از دو ماه قبل دانشمندانی که در رصدخانه جنوبی اروپا (اسو) در شیلی فعالیت می کنند موفق شدند با دوربین HAWK-Iکه بر روی تلسکوپ VLTنصب شده است تصویری از کهکشان NGC 157تهیه کنند که نشان می دهد این کهکشان ظاهری شبیه به حرف انگلیسی Sدارد.
این کهکشان درست شبیه نماد سوپرمن است و به همین علت دانشمندان آن را "سوپر- گلکسی" یا "ابَر- کهکشان" نامگذاری کردند.
NGC 157یک کهکشان کم نور با قدر نوری 11 است اما می توان آن را با تلسکوپهای آماتوری بزرگ رصد کرد. این کهکشان در صورت فلکی نهنگ (هیولای دریایی) واقع شده است.

Click here to enlarge

سیاه چاله ای شبیه به "چشم سایرون"
در واپسین روزهای 89 نیز دانشمندان ناسا با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده توسط تلسکوپ فضایی پرتوهای ایکس چاندار، تلسکوپ "جاکوبس کاپتین" در جزایر قناری و تلسکوپ VLAدر نیوزمکزیکو موفق شدند تصویری از این سیاه چاله عظیم تهیه کنند که نشان می دهد این جرم آسمانی ظاهری شبیه به "چشم سایرون" دارد. در این تصویر، رنگهای آبی در طیف پرتوهای ایکس (تلسکوپ چاندار)، رنگ زرد در نور مرئی (تلسکوپ جاکوبس کاپتین)، رنگ قرمز در طیف امواج رادیویی (تلسکوپ VLA) گرفته شده اند.
این سیاه چاله عظیم در قلب یک کهکشان مارپیچ به نامNGC 4151 در فاصله 43 میلیون سال نوری از زمین قرار دارد.

Click here to enlarge

کهکشان کرکی شکل
تلسکوپ فضایی هابل ناسا و اسا تصویری از یک کهکشان مارپیچ کرکی شکل تهیه کرده است که در صورت فلکی دب اکبر قرار دارد. این کهکشان مارپیچ کرکی شکل،NGC 2841 یا "مسیه 82" نام دارد که یکی از کهکشانهایی است که درحال حاضر میزان تشکیل ستاره در آن بسیار پایین است.
این کهکشان مارپیچ در فاصله حدود 46 میلیون سال نوری از زمین در صورت فلکی دب اکبر قرار دارد. NGC 2841بخشی از یک گروه کهکشانی به نام "مارپیچهای کرکی شکل" است.
تصویر هابل نشان می دهد که در حلقه این کهکشان، ستارگان بسیار گرم و جوانی وجود دارند، باوجود این مناطق تشکیل ستارگان بسیار کم است. به این ترتیب به نظر می رسد که این ستارگان جوان منطقه ای را که در آن متولد شده اند از بین برده اند.

Click here to enlarge

نظریه های جدید درباره بیگ بنگ
در سال گذشته دو نظریه جدید ارائه شدند که در صورت تائید می توانند نظریه بیگ بنگ را به چالش بکشند. نظریه بیگ بنگ (انفجار بزرگ) یک مدل کیهان شناسی است که توسعه جهان را توضیح می دهد. این نظریه تاکنون از دیدگاه آزمایشات و رصدهای نجومی توانسته است بیشترین تائیدات را از سوی جامعه علمی بین المللی به دست آورد. کیهان شناسان با اصطلاح بیگ بنگ به شرح و تفسیر این ایده می پردازند که جهان از یک حالت نخستین بی نهایت گرم و متراکم شروع به گسترش کرده است.
آخرین اندازه گیریهایی که برپایه تئوری بیگ بنگ در سال 2010 انجام شد سن جهان را 0,12 ± 13,73 میلیارد سال تخمین زد.
یکی از نظریه هایی که سال گذشته در مقابل نظریه "انفجار بزرگ" ارائه شد را دو دانشمند به نامهای راجر پنروز" از دانشگاه آکسفورد و "واحه گورزادیان" از موسسه فیزیک ایروان در ارمنستان مطرح کردند. برپایه این نظریه، انفجار بزرگ که جهان کنونی پس از آن شکل گرفته است، پدیده ای بی نظیر و یکتا نیست و دست کم یک انفجار بزرگ دیگر پیش از این انفجار رخ داده و به جهانی که پیش از این جهان وجود داشته هویت فیزیکی بخشیده است و بر همین اساس این نظریه جدید پیش بینی می کند پیش از این جهان جهانهای بیشمار دیگری وجود داشته اند.
نظریه دوم که "بیگ بنگ" را به چالش می کشد از سوی "وون- یی شو" از دانشگاه ملی سینگ هوا در تایوان ارائه شد. این تئوری جدید توضیح می دهد که چهار عنصر حاضر در جهان در تضاد با تئوری فعلی تکامل کیهان است.
در تفسیر تئوری دانشمند تایلندی، "مارکو برسانلی" (Marco Bersanelli) استاد دانشگاه فیزیک نجوم دانشگاه مطالعات میلان و عضو موسسه ملی فیزیک نجوم ایتالیا و همچنین یکی از شرکت کنندگان اصلی در ساخت ماهواره پلانک توضیح داد: "به نظر می رسد که این نظریه، نسخه جدید یک ایده قدیمی باشد. ایده ای که در خصوص تغییرات سرعت نور (و سایر ثابتهای طبیعت) با زمان کیهانی توضیح می دهد. اما این نسخه جدید که نیاز به فاز آغازین گرم شدگی جهان را حذف می کند نسبت به داده های متعددی که تاکنون از رصدهای کیهانی و نجومی به دست آمده اند تناقضاتی را نشان می دهد. رصدهای کنونی، فراوانی عناصر سبک (هلیم و به خصوص دوتریم) و وجود و خواص عمق کیهانی میکروامواج را تائید می کنند."
به گفته این دانشمند عضو پروژه ماهواره پلانک تا زمانی که تئوریهایی مثل این (که فاز آغازین گرم شدگی جهان را حذف می کنند) نتوانند در خصوص دلایل این رصدهای کاملا مستند که امروز با دقت بالایی به دست آمده اند توضیح دهند نمی توانند به طور علمی با تئوری بیگ بنگ رقابت کنند.
سه شنبه 3/8/1390 - 15:31
آلبوم تصاویر
Click here to enlarge
سه شنبه 3/8/1390 - 15:30
هوا و فضا
هواپیماهای رادار گریز
Click here to enlarge

Click here to enlarge

Click here to enlarge

Click here to enlarge

Click here to enlarge
سه شنبه 3/8/1390 - 15:29
داستان و حکایت

A teacher teaching Maths to five-year-old student asked him, “If I give you one apple and one apple and one apple, how many apples will you have? “Within a few seconds the student replied confidently, “Four!”
The dismayed teacher was expecting an effortless correct answer (three). She was disappointed. “Maybe the child did not listen properly,” she thought. She repeated, “My boy, listen carefully. If I give you one apple and one apple and one apple, how many apples will you have?”
The student had seen the disappointment on his teacher’s face. He calculated again on his fingers. But within him he was also searching for the answer that will make the teacher happy. His search for the answer was not for the correct one, but the one that will make his teacher happy. This time hesitatingly he replied, “Four…”
The disappointment stayed on the teacher’s face. She remembered that this student liked strawberries. She thought maybe he doesn’t like apples and that is making him loose focus. This time with an exaggerated excitement and twinkling in her eyes she asked, “If I give you one strawberry and one strawberry and one strawberry, then how many you will have?”
Seeing the teacher happy, the boy calculated on his fingers again. There was no pressure on him, but a little on the teacher. She wanted her new approach to succeed. With a hesitating smile the student enquired, “Three?”
The teacher now had a victorious smile. Her approach had succeeded. She wanted to congratulate herself. But one last thing remained. Once again she asked him, “Now if I give you one apple and one apple and one more apple how many will you have?”
Promptly the student answered, “Four!”

The teacher was aghast. “How my boy, how?” she demanded in a little stern and irritated voice. In a voice that was low and hesitating young student replied, “Because I already have one apple in my bag.”
Moral of the Story:

When someone gives you an answer that is different from what you expect, don’t think they are wrong. There maybe an angle that you have not understood at all. You will have to listen and understand, but never listen with a predetermined notion.

یك معلم ریاضی که به یك پسر پنج ساله ریاضی یاد میداد ازش پرسید: اگر من بهت یك سیب و یك سیب و یكی بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟ پسر بعد از چند ثانیه با اطمینان گفت: ۴ تا!
معلم نگران شده انتظار یك جواب صحیح آسان رو داشت (۳). او نا امید شده بود. او فكر كرد “شاید بچه خوب گوش نكرده است” تكرار كرد: پسرم، خوب گوش كن. اگر من به تو یك سیب و یك سیب دیگه و یكی بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟
پسر كه در قیافه معلمش نومیدی میدید دوباره شروع كرد به حساب كردن با انگشتانش در حالیكه او دنبال جوابی بود كه معلمش رو خوشحال كند تلاش او برای یافتن جواب صحیح نبود تلاشش برای یافتن جوابی بود كه معلمش را خوشحال كند. برای همین با تامل پاسخ داد “۴..″
نومیدی در صورت معلم باقی ماند. به یادش اومد كه این دانش آموز توت فرنگی رو دوست دارد. او فكر كرد شاید پسرك سیب رو دوست ندارد و برای همین نمیتونه تمركز داشته باشه. در این موقع او با هیجان فوق العاده و چشمهای برقزده پرسید: اگر من به تو یك توت فرنگی و یكی دیگه و یكی بیشتر توت فرنگی بدهم تو چند تا توت فرنگی خواهی داشت؟
معلم خوشحال بنظر میرسید و پسرك با انگشتانش دوباره حساب كرد. هیچ فشاری روی او نبود اما روی معلم کمی وجود داشت. او می خواست رویکرد جدیدش به موفقیت بیانجامد. دانش آموز با لبخندی توام با تامل جواب داد “۳؟″
حالا خانم معلم تبسم پیروزمندانه داشت. رویکردش موفق شده بود. او می خواست به خودش تبریك بگه ولی یه چیزی مونده بود او دوباره از پسر پرسید: اگر من به تو یك سیب و یك سیب دیگه و یكی دیگه بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟ پسرك فوری جواب داد “۴″!
خانم معلم مبهوت شده بود و با صدای گرفته و خشمگین پرسید چطور ؟ آخه چطور؟ پسرك با صدای پایین و با تامل پاسخ داد “برای اینكه من قبلا یك سیب در كیفم داشتم”
نتیجه اخلاقی داستان :
وقتی کسی به شما جوابی را می دهد که با آن چیزی که انتظار دارید متفاوت است، فکر نکنید که آنها در اشتباه هستند. شاید زاویه ای است که شما به هیچ وجه درک نکرده اید. باید گوش دهید و درک کنید، اما هرگز با یک تصور از پیش تعیین شده گوش ندهید.

سه شنبه 3/8/1390 - 15:27
دانستنی های علمی

بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی جاپلین


To fall in love
عاشق شدن


To laugh until it hurts your stomach
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره


To find mails by the thousands when you return from a vacation
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینیهزار تا نامه داری


To go for a vacation to some pretty place
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری


To listen to your favorite song in the radio
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی


To go to bed and to listen while it rains outside
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی


To leave the Shower and find that
the towel is warm از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !


To clear your last exam
آخرین امتحانت رو پاس کنی


To receive a call from someone, you don"t see a lot, but you want to
کسی که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت می خواد ببینیش بهت تلفن کنه


To find money in a pant that you haven"t used since last year
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمی کردی پول پیدا کنی


To laugh at yourself looking at mirror, making faces
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی !!!


Calls at midnight that last for hours
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه


To laugh without a reason
بدون دلیل بخندی


To accidentally hear somebody say something good about you
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف می کنه


To wake up and realize it is still possible to sleep for a couple of hours
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می تونی بخوابی !


To hear a song that makes you remember a special person
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما می یاره


To be part of a team
عضو یک تیم باشی


To watch the sunset from the hill top
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی


To make new friends
دوستای جدید پیدا کنی


To feel butterflies! In the stomach every time that you see that person
وقتی "اونو" میبینی دلت هری بریزه پایین !


To pass time with your best friends
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی


To see people that you like, feeling happy
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی


See an old friend again and to feel that the things have not changed
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینید و ببینید که فرقی نکرده


To take an evening walk along the beach
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی


To have somebody tell you that he/she loves you
یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره


To laugh .......laugh. ........and laugh ...... remembering stupid things done with stupid friends
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ....... باز هم بخندی


These are the best moments of life
اینها بهترین لحظههای زندگی هستند


Let us learn to cherish them
قدرشون روبدونیم


"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد


****************

وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه كردن به تو نشان میده تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده.

(چارلی چاپلین)

سه شنبه 3/8/1390 - 15:25
دانستنی های علمی

"جزیره گالشنژاک" که در کانال پشمن (در نزدیکی شهر تورانژ کرواسی) واقع شده، یکی از معدود عوارض طبیعی زمین به شکل قلب است. این جزیره امروزه به جزیره عشق یا جزیره عشاق معروف شده است.
این جزیره در مختصات 43.978 درجه شمالی و 15.25 درجه شرقی واقع شده و قطر آن 500 متر و طول ساحل آن 1.55 کیلومتر است و بلندترین بخش آن 36 متر از سطح آب ارتفاع دارد.




Click here to enlarge

شکل خاص جزیره عشاق را نخستین بار دریانورد مورد علاقه ناپلئون به نام شارل فرانسیس بوتمپ-بوپره در قرن نوزدهم به روی نقشه آورد، اما پس از آن‌که تصاویر بهتری از آن در فوریه 2009 / بهمن 1387 به وسیله گوگل‌مپ تهیه شد، به شهرت جهانی رسید.

 

این تصویر را ابزار پیشرفته رادیومتری نور مریی و فروسرخ مستقر بر ماهواره پیشرفته رصد خشکی، ALOS متعلق به آژانس فضایی اروپا تهیه کرده است.

سه شنبه 3/8/1390 - 15:14
داستان و حکایت
پسر کوچکی در مزرعه ای دور دست زندگی می کرد هر روز صبح قبل از طلوع خورشید از خواب برمی خواست وتا شب به کارهای سخت روزانه مشغول بود

هم زمان با طلوع خورشید از نردها بالا می رفت تا کمی استراحت کند در دور دست ها خانه ای با پنجرهایی طلایی همواره نظرش را جلب می کرد و با خود فکر می کرد چقدر زندگی در آن خانه با آن وسایل شیک و مدرنی که باید داشته باشد لذت بخش و عالی خواهد بود . با خود می گفت : " اگر آنها قادرند پنجره های خود را از طلا بسازند پس سایر اسباب خانه حتما بسیار عالی خواهد بود . بالاخره یک روز به آنجا می روم و از نزدیک آن را می بینم ".....
یک روز پدر به پسرش گفت به جای او کارها را انجام می دهد و او می تواند در خانه بماند . پسر هم که فرصت را مناسب دید غذایی برداشت و به طرف آن خانه و پنجره های طلایی رهسپار شد .
راه بسیار طولانی تر از آن بود که تصورش را می کرد . بعد از ظهر بود که به آن جا رسید و با نزدیک شدن به خانه متوجه شد که از پنجره های طلایی خبری نیست و در عوض خانه ای رنگ و رو رفته و با نرده های شکسته دید . به سمت در قدیمی رفت و آن را به صدا در آورد . پسر بچه ای هم سن خودش در را گشود . سوال کرد که آیا او خانه پنجره طلایی را دیده است یا خیر ؟ پسرک پاسخ مثبت داد و او را به سمت ایوان برد . در حالی که آنجا می نشستند نگاهی به عقب انداختند و در انتهای همان مسیری که طی کرده بود و هم زمان با غروب آفتاب , خانه خودشان را دید که با پنجره های طلایی می درخشید.
سه شنبه 3/8/1390 - 15:14
ورزش و تحرک

کونگ‌ فوتوآ یک هنر رزمی ایرانی و یکی از سبک‌های ورزش کونگ‌فو است که بر بدن و روان سالم‌تر تاکید می‌کند این ورزش با بهره‌گیری از تجربهٔ استاد پروفسور ابراهیم میرزایی در زمینه‌های رشته‌های مختلف رزمی و جنگ‌های چریکی، در سال ۱۳۵۱ بنیان‌گزاری پس از گذراندن مراحل آزمایش در باشگاه سرباز (پهلوی سابق) فعالیت رسمی خود را با تاسیس دانشکده انشاء تن و روان در سال ۱۳۵۲ آغاز نموده است.
کونگ‌فو توآ دارای هفت مایگاه (بخش) است که به غیر از مایگاه اول که به حرکات فیزیکی و فعالیت‌های بدنی می‌پردازد، بقیه به جنبه‌های علمی، عرفانی و پزشکی در خصوص تن و روان اشاره دارد.
اصول اساسی کونگ‌فو توآ توسط ابراهیم میرزایی در کتابی به عنوان کاراته و ذن انتشار یافته است.
هم‌اکنون هزاران کونگ‌فو توآکار در ایران و چندین کشور از جمله آمریکا، کانادا، هلند، ترکیه، آذربایجان، سوریه، لبنان، پاکستان، افغانستان، سوئد و بلژیک فعالیت می‌نمایند.

پیشینه

ابراهیم میرزایی پس از گذرندان دوره‌های مختلف رزمی در رشته‌هایی همچون کونگ‌فو، کاراته، تکواندو و دوره‌های سخت تکاوری نزد مربیان بزرگ انگلیسی، ژاپنی، کره‌ای و آمریکایی در کشورهای مختلف و همچنین کسب درجاتی همچون دان ۷ افتخاری کاراته، دان 4 تکواندو و مدرک دکترای تن و روان تا سال ۱۳۴۹؛ نگارش کتابی با عنوان کاراته و ذن را آغاز کرد که در سال ۱۳۵۱ انتشار یافت. سَبْک جدیدی از کونگ‌فو به نام "توآ" که در این کتاب به آن پرداخته شده، از همان سال مراحل آزمایش خود را در باشگاه سرباز (پهلوی سابق) گذراند و در نهایت در سال ۱۳۵۲ با تاسیس دانشکده تن و روان فعالیت رسمی خود را آغاز نمود.
از آن‌جایی که کونگ‌فو توآ با فیزیک بدنی جوانان ایران در آن دوره تناسب خاصی داشت، همراهان این ورزش توانستند موفقیت‌های چشمگیری در مقایسه با ورزش‌های رزمی دیگر در ایران کسب کنند. این امر موجب شد تا در کمتر از ۵ سال جمعیت زیادی به سوی این ورزش جذب شوند.اما در سال ۱۳۵۶ در پی اختلاف بین ابراهیم میرزایی و شاهپور غلامرضا (مسئول ورزش وقت)، دانشکده انشاء تن و روان تعطیل شد و جمعیت همراهان کونگ‌فو توآ در پارک‌ها، سالن‌های کوچک خصوصی و سوله‌های اجاره‌ای به فعالیت خود ادامه دادند.

پس از انقلاب اسلامی

بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم پهلوی تقریباً تمام سالن‌های ورزشی باشگاه تاج تحت مدیریت و حفاظت همراهان کونگ فوتوآ قرار گرفت و فعالیت ورزشی با دیگر آغاز شد و کونگ‌فو توآ حدود ۲ سال موفقیت‌های چشمگیری را کسب نمود.در سال ۱۳۶۰ به سبب فعالیت‌های سیاسی ابراهیم میرزایی بار دیگر فعالیت باشگاه‌های کونگ‌فو توآ ممنوع شد و تا سال ۱۳۷۰ همراهان این ورزش به صورت مخفیانه به معرفی و آموزش این ورزش می‌پرداختند. در سال ۱۳۷۰ با پیگیری‌های مستمر همراهان این فعالیت کونگ فوتوآ با عنوان "انجمن کونگ‌فو توآ" به‌طور رسمی زیر نظر فدراسیون کاراته آغاز شد. در اواخر سال ۱۳۷۱ فدراسیون کونگ فو، ووشو و رزم آوران تشکیل شد و در سال ۱۳۷۸ به‌نام فدراسیون ورزشهای رزمی تغییر نام یافت. در سال ۱۳۷۹ تحت عنوان کمیته مستقل کونگ فوتوآ فعالیت نمود و مجدداً در سال ۱۳۸۱ در زمره سبک‌های فدراسیون ورزشهای رزمی درآمد.

هفت مایگاه

مایگاه یکم
علم فیزیولوژیکی فعالیت‌های بدن انسانی
مایگاه دوم
انشاء علوم انسانی
مایگاه سوم
روانشناسی تکنولوژی
مایگاه چهارم
انشاء پزشکی
مایگاه پنجم
فلسفه‌گرائی یا نگرش تفکرآمیز
مایگاه ششم
روح روان
مایگاه هفتم

جهان مجهولات فراتر از خویشتن

لباس

گزارش چاپ شده از روند استقبال از کونگ‌فوتوآ در ایران در مجله دنیای ورزش، سال ۱۳۵۳ در اصل لباس کونگ‌فو توآ، تفاوت ساختاری خاصی با لباس کونگ‌ فو ندارد ولی در مجموع لباسی که دراین هنر به‌کار می‌رود از شرایط خاصی برخوردار است. از استحکام و دوام زیادی برخوردار بوده و تامین کننده میدان حرکتی دست، پا وتنه می‌باشد.
پیراهن ساده ومعمولی که تمام قسمت‌های بدن را می پوشاندواز هدر رفتن انرژی بدن جلوگیری می‌کند، معمولاً از جنس نخی و الیاف طبیعی است تا عرق بدن را جذب کند. کمرشلوار کونگ‌فو چنان طراحی شده که مهره‌های قوس کمری ستون مهره را محافظت می‌کند (درهنگام وارد شدن نیرو و فشارهای زیاد از لغزیدن مهره‌ها به روی هم وآسیب دیده گی آنها جلوگیری می‌کند) ودرقسمت مچ پا نیز شلوار کونگ‌فو عضلات و زردپی‌های مچ پا رامحکم نگه می‌دارد واز آسیب دیدگی آنها جلوگیری می‌کند.

رنگ لباس

لباس کونگ‌فو سیاه رنگ می‌باشد.
از نظر علمی رنگ سیاه انرژی را در خود جذب کرده و ازهدررفتن انرژی جلوگیری می‌کند. درکونگ‌فو سیاهی رنگ مقدسی می‌باشد؛ بدین منظور که رنگ سیاه درمقابل رنگ‌های دیگر مقاومت می‌کند ونفوذ هرگونه رنگ درآن بی‌اثر است. از نظر علمی رنگ سیاه نمی گذارد انرژی بدن که در اثر سوخت وساز تولید می‌شود از دست برود و آن را در خود نگه می‌دارد واز پیری زودرس و خستگی و کوفتگی عضلات جلوگیری می‌کند.

شال‌بند

شالبند سفید
اولین شال کونگ فو توآ شال سفید به نشانه آمادگی و ورود به معبد انشاء برای خودسازی؛
شالبند سبز
دومین شال کونگ فو توآ شال سبز یا روییدن در فضای فیزیکی؛
شالبند قهوه‌ای
سومین شال کونگ فو توآ شال قهوه ای یعنی سوختن در ورای نیروهای فیزیکی و رویایی در میدان‌های مبارزه؛
شالبند مشکی
چهارمین شال کونگ فو توآ شال مشکی یعنی عبور از مرز تاریکی‌ها و ابداع و تکامل تکنیک‌های کونگ فو توآ.
شالبند سرخ

خط‌ها

خط یک ( آناتوآ )
آناتوآ با 515 تکنیک، ترکیب و عکس‌العمل‌سازی و خاصیت‌های موجی بر اسرار هندسی و خلاف حرکت بدنی در مسیر عالم ذرات است.
خط دو ( آتادو )
آتادو با 317 تکنیک، ترکیب و عکس‌العمل‌سازی و خاصیت‌های خلاف موجی به منظور برگردان عالم ذرات و اندیشه حیات است.
خط سه ( سوتو )
به معنای مرز دانایی و خروج از دایره خام عقلی و انهدام ترس از زندگی به معنای تو و من و طبیعت مربوط به من و توست. مجموعه ای از 873 تكنبك تركیب و عكس العمل ساری است.
خط چهار ( سامسامائه )
سامسامائه اوج قدرت فیزیکی تن در محور هندسی با 4179 تکنیک، ترکیب و عکس‌العمل‌سازی با رسیدگی تن و روان می‌باشد.
خط پنج ( مایانا )
به معنای انهدام اختلالات و نابود کردن ناهنجاری‌ها و مبارزهٔ انسان در مرز آشکار و پنهان به درک اندیشه هاست.
خط شش ( کوانه و وست مایانا )
به معنای صفوف نامناسب انسانی، ناهنجاری‌های روانی، عدم آشنایی بر پزشکی و ترسان از ورود به جهان تفکر آمیز و فلسفه‌گرایی و مجبور کردن انسان به درک آشکار عالم پنهانی که این نیرو تکی بر هدف مایگاه توآ سروده دانایی است.
خط هفت ( وای ما با تو یا پنجهٔ مرگ )
این معنا در کونگ‌فو توآ از هفت مایگاه نیایش به سازندگان اندیشه و داوری انسان‌ها به شناخت و بررسی‌ها و ایجاد انسان به بینش‌ها و دانش‌ها و ترکیب هاست؛ با 3301 تکنیک، ترکیب و عکس‌العمل‌سازی. پنجهٔ مرگ ساختهٔ پروفسور ابراهیم میرزایی، اوج خشونت انسان و فریاد و طغیان انسان بر ستمگری‌هاست.

مراسم خون

مراسم خون نام مراسم ویژه‌ای در کونگ‌فو توآ می‌باشد که طی آن همراهان شایسته، خون خود را به پاس احترام به خون شهیدان راه حق و تداوم بخشیدن به آن روی اوتایمی می‌ریزند. توآکاران معتقدند اگر کسی برای اوتایمی معبدش خون دهد، برای وطنش جان خواهد داد.

آرم کونگ‌فو توآ

هلال قرمز بالای مُشت نشان دهنده فلسفه خون کونگ‌فو یعنی مبارزه تا آخرین قطره خون در راه آزادی انسان‌ها مشت در میان دایرهٔ سیاه، نشان دهندهٔ قیام از دل تاریکی‌ها و پلیدی‌هاو همهٔ آن‌چه که انسان امروز از خود بیگانه کرده ودر بند کشیده است. همچنین مشت نشانه تجاوز نمی‌باشد، بلکه حالت دفاعی دارد که از شکل آن نیز مشخص است.
هلال سفید زیر مشت نشان دهندهٔ نژاد سفید ایرانی است.
کره جهان زیر مشت و نقشهٔ ایران در وسط کره به‌عنوان پایگاه کونگ‌فو توآ در جهان مشخص شده است.
این آرم روی سینه طرف چپ قرار می‌گیرد که مشت نماد حفاظت از قلبی است که طپش آن صدای فکر همراه است.

 

 

http://www.razmikar.ir/kung-fu-toa/item/78-kung-fu-toa.html

سه شنبه 3/8/1390 - 15:11
ورزش و تحرک
جت لی

نام و شهرت : جت لی
سبک:  ووشو
تاریخ تولد: 26 آوریل ۱۹۶۳ برابر با ۶ اردیبهشت ۱۳۴۲
محل تولد: چین

مهمترین فعالیت

گسترش ووشو و تلفیق آن با هنر سینمایی یکی از محبوبترین ستاره های فیلمهای هنگ کنگ که از اوایل دهه 1990 بر پرده سینماها ظاهر شد، جت لی بود، کسی که در مقطعی به عنوان وارث بروس لی از او یاد می شد. او یک بچه با استعداد در هنرهای رزمی بود. در ووشو پیشرفت زیادی کرد و چند عنوان قهرمانی ملی را کسب نمود و به سراسر دنیا مسافرت کرد. جت لی پیش از 20 سالگی اولین فیلم خود را در نقش یک راهب مبارز در فیلم »معبد شائولین« (1982) بازی کرد. این فیلم در تایوان ساخته شد اما در سراسر آسیا از محبوبیت زیادی برخوردار شد. جت پس از دو قسمت دیگر »معبد شائولین 2: بچه هایی از شائولین« (1984) و »معبد شائولین 3: هنرهای رزمی شائولین« (1986) که در هر دو قسمت استعدادهای خود را به خوبی به نمایش گذاشت، اولین کارگردانی خود را با فیلم ناموفق »مجبور به دفاع« (1986) انجام داد.
از آنجائیکه جت لی دستمزد محدودی دریافت می کرد، برای دو سال اجازه خروج گرفت و در سانفراسیسکو اقامت گزید و مدت کمی بعد از آن با یک هنرپیشه چینی ازدواج کرد. »استاد« (در سال 1989 در سانفراسیسکو فیلمبرداری شد اما تا 1992 پخش نشد) یک فیلم کونگ فو نسبتاً مدرن بود. نکته مهمتر این فیلم این است که این اولین باری بود که جت لی با کارگردان تسوی هارک کار می کرد. این هنرپیشه در سال 1990 بجای بازگشت به میهن به هنگ کنگ رفت و تلاش کرد تا با امضاء قراردادی با شرکت گولدن هاروست حرفه خود را از نو شروع کند. بهترین حضور او بر پرده سینما در سال 1990 رخ داد، زمانی که تسوی هارک در فیلم »روزی روزگاری در چین« او را در نقش قهرمان مردمی، وونگ فی هونگ به بازی گرفت. فیلم داستان واقعی زندگی این شخصیت بود. علی رغم انتقاداتی که درباره جوانی به جت لی و آموزش او در هنرهای رزمی دیگر وجود داشت، او نقش خود را با قدرت تمام اجرا کرد و بر مشکلات متعددی فائق آمد. او در دو فیلم دیگر (در سال 1992) هم به ایفای نقش پرداخت اما یک آسیب دیدگی مچ پا او را مجبور کرد که در بسیاری از صحنه های مبارزه از بدل کار استفاده نماید. با وجود این جت لی در این فیلم در نقشی ظاهر شد که در نظر بسیاری، برای آن متولد شده بود.
با این حال او احساس می کرد که از لحاظ مالی آنطور که باید قدرش را نمی دانند و پس از چند فیلم، همکاری با شرکت گولدن هاروست را قطع کرد. (در سال 1997 و پیش از آنکه او حق امتیاز خود را به ثبت برساند، برای دو قسمت دیگر این فیلم، یعنی روزی روزگاری در چین و آمریکا، که می توان از آن به عنوان یک فیلم کونگ فو غربی یاد کرد، بازیگر دیگری جایگزین او شد). جت لی در طی یک دوره پنج ساله (97-1992) در چندین فیلم با کیفیتهای گوناگون ظاهر شد. او در فیلم »فونگ سای یوک« (1993) در نقش یک قهرمان مردمی دیگر به ایفای نقش پرداخت و در فیلم »آخرین قهرمان چین« (1993) که تهیه کنندگی آن را نیز خودش بر عهده داشت مجدد در نقش وونگ فی هونگ به بازی پرداخت. علاوه بر آن او در فیلم »استاد تای چی« (1993) و »افسانه جدید شائولین« (1994) نیز بازی کرد و پس از آن تا سال 1996 که تلاش کرد تا سبک جدیدی از فیلمها بر مبنای کتابهای پرطرفدار کمدی هنگ کنگ را خلق کند، کار او مجدداً روبه افول گذاشت.

سه شنبه 3/8/1390 - 15:8
ورزش و تحرک
جکی چان

نام و شهرت : چان کُونگ سانگ مشهور به جکی چان
سبک : کونگ فو
تاریخ تولد : 7 آوریل 1954 برابر 18 فروردین 1333
محل تولد : هنگ کنگ

مهمترین فعالیت

تلفیق سینمای رزمی با سینمای کمدی جکی چان در یک خانواده مستمند به‌دنیا آمد. در مدرسه‌ای که او مشغول به تدریس بود به آنها تعالیم هنری و رزمی می‌دادند.او در سال ۱۹۶۲ اولین فیلم خود را بازی‌کرد. او معمولا ترانه‌های فیلم‌هایش را نیز خودش ایفا می‌کند.
سکانسهای حادثه ای چان غیر از اینکه یکی از بهترین انواع خود در هالیوود می باشند، بیشتر بخاطر طراحی دقیق و خنده دار صحنه های مبارزه که یک حادثه بالقوه مرگبار را به یک کمدی استادانه تبدیل می کند از سایرین متمایز می باشند. همانند فیلمهای کیتون خنده تماشاگر گاهی اوقات بخاطر ترس از دلاوری محض او ناگهان قطع می شود.
چان با چهره دوستانه اش و هیکل محکم و عضلانی اش (172 سانتیمتر قد و 68 کیلو وزن) یک قهرمان سنتی حادثه بنظر می رسد. همانطور که منتقد سینمایی مجله نیویورک پست، جمی برنارد گفته است: «بر خلاف قهرمانان حادثه آمریکایی، چان اغلب خودمانی است و مسیر ساده را انتخاب می کند». اغلب فیلمهایی که اعتبار او را شکل داده اند، جو مهربانانه ماجراجویی های پسرها را دارد. این فیلمها ساده، خوش ساخت و غافلگیرکننده هستند. چان یک جایگزین ملایم و خوش فیلم برای ستارگان جاهل قاب هالیوود مانند آرنولد شوارزنگر، سیلوستر استالونه و ژان کلودون دام را ارائه می کند. او به عنوان یک رزمی کار آموزش دیده، می توانست بدون کوششی به سبک فیلمسازی آنها ادامه می دهد.
چان هنرمندی با سابقه، با بیش از صد فیلم (بیش از 40 فیلم به عنوان یک فرد بزرگسال) کارش را با فیلمهای ارزان هنرهای رزمی (مانند »مشت جدید خشم«، 1976) آغاز کرد که در آنها سبک مبارزه بروس لی بزرگ را تقلید می کرد. او تنها پس از آنکه سبک مبارزه خنده دار و در عین حال آکروباتیک خاص خودش را تکمیل کرد، ستاره شماره یک گیشه های سینماهای آسیا شد، چان تمام کارهای بدل کاری را خودش انجام می دهد و چند بار هم آسیب دیده است. به همین دلیل است که هیچ شرکت بیمه ای تولیدات او را تح

ت پوشش بیمه خود قرار نمی دهد.
او پس از آنکه بسیاری از بدل کاران در جریان ساخت »داستان پلیس« آسیب دیدند و دیگر کسی تمایل نداشت که مجدداً با او کار کند، مجبور شد »انجمن بدل کاران جکی چان« را تشکیل دهد. چان پس از اینکه تیم خودش را شکل داد، شخصاً آنها را تحت تعلیم قرار داد و هزینه های پزشکی آنها را نیز خودش تامین نمود. او همچنین »فرشتگان جکی«، یک آژانس بازیگری و مدل را برای انتخاب بازیگر در تولیدات استادانه خود که روز به روز هم بیشتر می شدند، تاسیس نمود.
زندگی چان هنوز هم در خدمت افسانه هنگ کنگ است. او گفته است، خانواده اش در زمان تولدش آنقدر فقیر بودند که چون استطاعت تامین هزینه های درمانی و تغذیه او را نداشتند، پیشنهاد کردند تا او را به یک پزشک انگلیسی که او را بدنیا آورده بود بفروشند. (آنها سرانجام در این تصمیم خود تجدیدنظر کردند). وقتی چان یک بچه خردسال بود، پدر و مادرش شغلی در کنسول فرانسه در هنگ کنگ پیدا کردند و به ترتیب به عنوان آشپز و خدمتکار مشغول بکار شدند. آنها سپس برای کار در سفارت آمریکا به استرالیا رفتند. پسربچه شش ساله در سال 1961، تنها به هنگ کنگ برگردانده شد تا برای مدت ده سال در مدرسه تحقیقاتی اپرای چین مشغول به تحصیل شود.
او معمولا نقش بدل‌کار را در فیلم‌هایش بازی می‌کرد و بارها به خاطر این موضوع آسیب دید. اما اخیرا دیگر در فیلم‌هایش بدل‌کاری نمی‌کند. ماهیت خطرناک بدل‌کاری مانع از کسب بیمه برای چان بود مخصوصا در ایالات متحده که کارهای بدل‌کاریش بصورت قراردادی محدود شده او همچنین در کتاب رکوردهای گینس دارای رکورد «بیشترین بدل‌کاری برای یک بازیگر زنده»است که همین باعث شد که هیچ شرکت بیمه‌ای وی را در فیلم‌هایی که خود بدل‌کاری کامل را برعهده دارد قبول نکند .

سه شنبه 3/8/1390 - 15:6
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته